ایده، طراحی، اجرا

بایگانی برچسب: داستان

دست ها می سایم…!

دست ها می سایم تا دری بُگشایم به عَبَث می پایم که به در کس آید. (نیما یوشیج) چارلی پاپلین و هلن کِلِر (عکاس ناشناس) ، هالیوود ، 1919 آدمی در نوزادی و نوپایی وسیله ی ارتباطش با جهان پیرامون، و ابزار شناسایی و ارزیابی اشیا و پدیده هایش ، تنِ زبانِ اوست. کودک در […]